نگاهش می کنم شاید بخواند از نگاه من که او را دوست می دارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواهد به برگ گل نوشتم من که او را دوست میدارم ولی افسوس او گل را به زلف کودکی آویخت تا او را بخنداند
+ تاريخ سه شنبه 28 / 3 / 1391برچسب:, | ساعت11:53 AM | نويسنده yasi joon
عشق یعنی دیدنی با چشم تر عشق یعنی یاد یک رویای نرم عشق یعنی آخر خط بهشت عشق یعنی آبی یه بی انتها عشق یعنی كوله باری از نیاز
ادامــه مطلــب + تاريخ دو شنبه 27 / 3 / 1391برچسب:عشق,یعنی چی, | ساعت5:53 PM | نويسنده yasi joon
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان میخندیم . چه آسان لحظه ها را بکام هم تلخ میکنیم و چه ارزان میفروشیم لذت با هم بودن را چه زود دیر میشود و نمیدانیم که فردا می آید و شاید ما نباشیم
+ تاريخ پنج شنبه 25 / 3 / 1391برچسب:, | ساعت4:1 PM | نويسنده yasi joon
شبی شیرین بزد فریاد ، که ای شیرین ترین فرهاد
و ای خسرو ترین شمشاد ، صدای تیشه ات آباد
منم لیلای دلبندت که دل خون است و پا در بند
تویی عاشق ترین مجنون ، ولی در بیستون آزاد
ببندم دیده بر خسرو ، که شاید رو کشم بر تو
تو شیرین می کنی سنگی ، چو عکسی بر دلت افتاد
چو می کوبی تو با تیشه ز غصه کوه را هر شب
به بانگ تیشه ات گویند که بر شیرین نفرین باد
خدایا کوه کن فرهاد شب و روزم نثارش باد
به جانم می زند تیشه شدم با بیستون همزا
ولی خسرو به بالینم و خونین دل از این بیداد
خوشا بر حال فرهادی که با یک کوه می جنگد
بدا برحال شیرینی که آزادیش رفت از یاد
مرا کندی به کوهستان به عشقی پاک با دستان
به جانم کندمت آنسان که مانی جاودان در یاد
به رازی گویمت اینرا تو کوه کندی و من دلرا
تو عکس من ، من از دنیا ، تو با تیشه، من از بنیاد
چه تلخ است بخت شیرینم که فرهاد است آیینم + تاريخ جمعه 10 / 3 / 1391برچسب:, | ساعت7:24 PM | نويسنده yasi joon
+ تاريخ جمعه 10 / 3 / 1391برچسب:, | ساعت5:27 PM | نويسنده yasi joon
|
| |